یادگاری های مهشید | خاطرات مجازی مهشید | خاطرات مهشید
یادگاری های مهشید یک سایت عاشقانه و بی نظیر میباشد که دنبال کنندگان این مطالب زیبای این وبلاگ مخاطبان زیادی را به خود جلب میکند خاطرات مهشید و مهشید همنفس هم گزیده ای از این مطالب زیبای این سایت عاشقانه میباشد لطفا ازاین وبلاگ و سایت عاشقانه دیدن فرمایید
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 21 اسفند 1399برچسب:, توسط مهشید |

می خواهم کودک باشم !

می خواهم به دورانی برگردم که از بی انصافیِ دنیا سر در نمی آوردم .

روزهایِ خوبی که امنیتِ جهان ، میانِ آغوشِ مادرم بود و تمامِ آرزویم تویِ دستانِ مردانه ی پدرم جا می شد .

که کم آوردنِ من ، نشانه ی ضعف و ناتوانی ام نبود و نیازی نداشتم در نهایتِ بغض و خستگی ، ادایِ آدم هایِ شاد و قوی را در بیاورم .

هرکجا خسته می شدم ، بدونِ هیچ ملاحظه ای می نشستم و از تهِ دلم اشک می ریختم .

زمانی که بغض هایم خریدار داشت و همیشه دستِ نوازشی ، داوطلبانه اشک های کودکانه ام را پاک می کرد .

سخت است در زمانه ای که همه جا درسِ گرگ بودن می دهند ، بد شدن را بلد نباشی ،

که با تمامِ وجودت بخواهی خوب باشی و مهربانی ات را خرجِ آدم های نامهربانِ حوالی ات کنی ...

سخت است وقتی همه به منطق و بی تفاوتیِ شان می نازند ، پر از احساساتِ ساده ی کودکانه باشی .

در روزگاری که برایِ داشتنِ یک زندگیِ خوب ؛

لازم است گاهی اوقات ؛ بی احساس و بی رحم و بد باشی  ✔️

 

سال 1399با تمام اتفاقات خوب و بدش در حال تمام شدنه...

کاش....

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.